برای سارا


اولین دوست زندگیم و از با معرفت ترین ها و مودب ترین هاشون.
همکلاسی دوره دبستانم.
دوست کلاس اولم.
دختری ریز نقش و دوست داشتنی با روابط عمومی خیلی خوب.
منزلشون سر خیابون سعدی بود و دبستان و راهنمایی و دبیرستان رو در یک مدرسه گذروندیم.
او در رشته ریاضی ادامه تحصیل داد و من تجربی. او مهندس شد.
آری از سارا سخن میگویم. پدر و مادرش فرهنگی بودند و بابا خونواده شون رو خوب میشناخت. مخصوصا پدرش رو. پدر و مادر فوق العاده ای داشت من خیلی دوستشون داشتم.
سارا دختری بود بی شیله پیله و صادق. شیطنت داشت ولی تو وجودش یه آرامش خوبی بود که من کنارش همیشه احساس امنیت میکردم. دقت کردید این احساس امنیت رو هر کسی نمیتونه به آدم بده و البته اگه بتونیم از کسی دریافتش کنیم شاید دائمی نباشه. اما او یه دوست خوب بود. بعد از اینکه دانشگاه رفتیم دیگه خیلی از هم خبر نداشتیم تا اینکه کامل بی خبر شدیم. ما از اون محل رفتیم و اونها هم. دیگه گهگداری که مامان هامون همدیگه رو میدیدند و از ما به هم خبر میدادند هم دیگه به اتمام رسید. تا اینکه ...بله باز هم از طریق فیس بوک ما به هم رسیدیم. من خیلی به فیس بوک سر نمیزنم. مشغله کاری و... اما یه بار چک کردم دیدم سارا برام پیغام گذاشته و بینهایت شاد شدم. دفعه بعد شماره شو برام گذاشته بود و من حریصانه شماره رو به لیست شماره هام افزودم تا دیگه دوست قدیمی رو گم نکنم. منتظر بودم تا اون فرصت مناسب که بتونم باهاش تماس بگیرم پیدا شه تا اینکه بعد از مدتها امروز این کار رو انجام دادم و باهاش تماس گرفتم.
همون سارا بود. همون صدای شسته رفته و همون طور مودب و با شخصیت. ازدواج کرده. یه دختر کوچولو داره، رزا. اما یه نغمه غم انگیز تو زندگی سارا هست و اون بیماری رزا کوچولوه. فردا عملش میکنند. کاشت حلزون. امیدوارم که به خیر بگذره. سارا قطاری همه رو در عرض حدود 8 دقیقه برام تعریف کرد.
الان حس عجیبی دارم. بعد از این همه سال ... سارا و من... جالبه که سارا میگفت رها خیلی وقته تو خوابم میای و سر قضیه رزا مدام دلداریم میدی. برام عجیب بود و شرمنده شدم که تو این سالها ازش بی خبر مونده بودم و تلاش ها برای یافتن من از جانب او بود. اطرافیان و دوستان و خانواده گاهی خیلی به من لطف دارند.
خوبه که پیدات کردم یار دبستانیم.


خدایم مراقب فرشته کوچولویی که به سارا و همسرش دادی باش. کمکش کن که بتونه با سلامتی زندگی کنه و صدای دلنشین مادرش رو بشنوه و باهاشون صحبت کنه.

نظرات 15 + ارسال نظر
دختری از یک شهر دور پنج‌شنبه 17 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 08:31 ب.ظ http://denizlove.blogsky.com/

فیس بوک از این جهت خیلی خوبه!!!
خوش بحال هر دوتاتون!!!!
امیدوارم رزا کوچولو هم زود خوب بشه...

بله دنیز عزیزم خیلی
ممنونم....

براش دعا کن دخترم

فرگل پنج‌شنبه 17 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 08:57 ب.ظ

خیلی خوبه ادم یه دوست صمیمی از بچگی داشته باشه
مطمئنم رزا کوچولو هم حتما میشنوه

عالیه حس و حال خیلی خوبی داره فرگل عزیز

ممنون و من هم امیدوارم

بهنام جمعه 18 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 12:30 ق.ظ http://www.delnevesht2011.blogfa.com

سلااام
امیدوارم عمل خوبی رو پشت سر بذاره...
چه خوب که دوست قدیمیت رو پیدا کردی...
اینکه یه مدت شمارش رو داشتی و بهش زنگ نمیزدی تا یه فرصت مناسب منو یاد یه خاطره ی بد انداخت!
یاد شماره ای که داشتم و زنگ نزدم تا یه فرصت مناسب ولی...
ولی اون فرد برای همیشه رفت و هیچوقت اون فرصت مناسب ایجاد نشد! من دیگه اگه شماره ی کسی رو داشته باشم همین الان بهش زنگ میزنم و نمیذارم به صبح بکشه...

ممنون بهنام عزیز


حق با توه اما با کسی که مدتها باهاش ارتباط نداشتی برای بار اول صحبت کردن یکم سخته
این خیلی خوبه من هم موافقم و سعی میکنم کار امروز را به فردا نندازم

مامان سارا جمعه 18 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 03:36 ق.ظ http://saraniroomand.persianblog.ir/

onvane postet ra didam ke ham name man bood moshtaghane tar az hamishe khundamesh

az inke sara ra yafti hanoonjur khales khoshhalam

amma barayerozaye kuchak narahatam va bish az an baraye mamanesh

khoda beheshun komak kone va aml ra be khubi poshte sar bezare

جااااااااااااااانم سارای عزیزم
ممنون از محبتت
خیلی سخته براشون امیدوارم به خیر بگذره سارا جونم

رها- مشقِ سکوت جمعه 18 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 06:32 ب.ظ http://mashghesokoot.blogfa.com/

امیدوارم فرشته ی کوچولوی سارا هرچه زودتر خوب بشه

ممنون رها جان از محبتت

دخترشرقی جمعه 18 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 06:36 ب.ظ

ایشالله که هر جه زودتر حالش خوب شه. حتما واسش دعا می کنم.

مرسی دخترم ممنون از لطفت

فرزانه جمعه 18 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 10:06 ب.ظ http://balot.persianblog.ir/

من بعد ده سال دوستمو تو نت پیدا کردم اما خبر فوتشو شنیدم
ایشالا که خدا به دختر دوست شما شفا و سلامتی بده

متاسف شدم فرزانه جون وقتی خبر رو خوندم
امیدوارم عزیزانمون رو سالم و سرحال پیدا کنیم

غرولند شنبه 19 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 08:23 ق.ظ http://arashaminzadeh.blogfa.com

اصلا نگران حلزون نباش
عمل که بشه میشه مثل همه ی آدمهای سالم
البته ۳۵ میلیون خرجشه و مطمئنا اگر از طریق هیئت امنای ارزی اقدام کرده باشن براشون ۶ میلیون در میاد .
یه سری برنامه های فشرده ی تربیت شنیداری هم بعدش داره اما اگر سن بچه پایین باشه همه چی روبراه می شه و بچه می شه یه بچه ی بی نقص
آرزو می کنم همه ی اینها به خوبی پیش بره

ممنون آرش خان خوب بهم دلگرمی دادید تا از سارا خبر بگیرم و بهم بگه که خوبه اروم تر شدم
اتفاقا اول تو نوبی بودند و 6 میلیون رو ریخته بودند اما چون ممکن بود حالا حالاها نوبتشون نشه نگران شدند و ترجیح دادند آزاد پرداخت کنند
اره رزا کوچولو یک سال و نیمشه
ممنون واقعا ممنون

افروز شنبه 19 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 11:21 ق.ظ

دوستیتون پایدار رها عزیزم انشالا رزا کوچولو هو خوب بشه

ممنون آبجی افروز خوشگلم
سلامت باشی عزیزم

سجاد شنبه 19 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 01:01 ب.ظ

سلام :) ایشالله که دختر کوچولوشون خوب میشه و صدای عزیزانش رو هرچه زودتر خواهد شنید ؛)
هیچ دوستی مثل دوست دوران دبستان نمیشه ، منم از اون موقع یه دوست خوب داشتم ولی هر چی ببشتر دنبالش گشتم کمتر به نتیجه رسیدم .... خوبه که شما همو پیدا کردین ، یاد دوران کودکی دوباره زنده میشه یاد همه خاطرات خوب !

به به داداش کوچیکه ما هم که اینجاست مشکل کامنت گذاری هم که میبینم مرتفع شد
باهات موافقم ساده و خوشرنگ و بی ریا
ممنون
موفق باشی امتحانات هم نزدیکه مراقب درسات باش

برای دخترم شنبه 19 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 04:08 ب.ظ http://barayedokhtaram.blogfa.com

سلام رهای عزیز ...چقدر حس خوبیه که ادم دوست قدیمیشو پس از سالها پیدا کنه ...خیلی حس خوبیه ... باهات موافقم ...دوست خوب که اینقد همدل باشه خیلی نایابه ... اما معلومه تو هم دوست خوبی بودی براش که اینقدر دنبالت گشته وتو خوابهاش حضور داری ...این نشون میده اون همیشه به فکرت بوده ... واین اتفاقی نیست ...این یعنی دوستی شما دوطرفه بوده و تو با اینکه حضور فیزیکی نداشتی اما تو زندگی اون بودی و تو ذهنش ...ایشالا که عملش دختر کوچولوش موفقیت آمیز باشه

ممنون عزیزم این منو دلگرم میکنه
خیلی خوبه که یکی که روزی بهترین دوستت بود رو حالا بعد از این همه مدت پیدا کنی و مثل قدیمها باهاش حرف بزنی و انگار نه انگار ...
ممنونم از محبتت عزیزم

نازنین شنبه 19 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 04:45 ب.ظ http://mqah-mehr.blogfa.com

سلام عزیز دلم

چقدر بده که یه بچه بیمار باشه. حدا شفاش بده و دل پدر و مادرش رو شاد کنه . ممنون که به وبلاگم اومدی . بازم میام و مطالب آرشیوت رو می خونم .

ممنون مامان نازنین
ممنون از دعای خوبی که کردی تو خوب میفهمی که مادر هستی
الهی که نی نی به سلامتی بیاد و خواهرهای خوشگلش رو خوشحال کنه عزیزم
ممنون از لطفت

پونه صادقی یکشنبه 20 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 11:37 ق.ظ

چه دلنشینه صدای دوست کلاس اولی تو بشنوی ولی غم انگیزه اگه نغمه اش نگران باشه
امیدوارم بچه اش سلامتیشو هرچه زودتر از خدا هدیه بگیره.

آخ گفتی
الهی که نغمه غم انگیز تو زندگی همه به نوای شادی بدل بشه
ممنون از دعای قشنگت عزیزم
بیام ببینم کیش رفتی سوغاتی برام چی اوردی

همستر دوشنبه 21 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 11:08 ق.ظ

سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام

این عکس چقدر میخوره به پستتون چه قوی تو انتقال احساس
خوشحالم که دوستتون رو پیدا کردید و امیدوارم عمل با موفقیت انجام شه و دوستیتون پایدار بمونه تا ابد

خیلی احساس خوبیه پیدا کردن دوست دوران کودکی

ممنون همستر جان
ممنون از این همه حس خوب محبتت
امیدوارم که موفق باشی

خدیجه زائر چهارشنبه 14 دی‌ماه سال 1390 ساعت 07:09 ب.ظ http://480209.persianblog.ir

خواست خدا بوده که تو اون لحظه همو پیدا کنین.دعا می کنم دختر کوچولو به سلامتی از این عمل گذر کنه...یا سامع النجوی!!!!!!!!!؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد