برام عجیب بود که تا حالا در مورد یکی از قشنگ ترین فیلم هایی که دیده ام و خیلی دوستش میدارم چیزی ننوشته بودم این به خاطر این بود که همه اش تو ذهنم بود که در موردش نوشته ام اما هر چه بوده در وبلاگم نبوده.
خوب پس رها جان درنگ نکن و از این فیلم خوب بنویس. شک ندارم که کسانی که خیلی اهل فیلم و مخصوصا فیلم های خوب نگاه کردن هستند این فیلم رو دیده اند.
life is beautiful
این فیلم ایتالیایی است. کاری از یک کارگردان ایتالیایی که خودش از کمدین های مشهور ایتالیاست؛ روبرتو بنینی. خود بنینی هنرپیشه اصلی این فیلم هست.
فیلم محصول 1979 و یک فیلم نسبتا بلند هست(حدود 2 ساعت). در هفتاد و یکمین اسکار این فیلم جایزه بهترین درام و بهترین فیلم خارجی و نیز بهترین هنرپیشه مرد(روبرتو بنینی) رو از آن خودش کرد. البته موسیقی این فیلم هم جایزه برد و در کل افتخارات زیادی رو کسب کرده.
این فیلم یک فیلم کمدی_درام با آمیزه ای از جنگ جهانی دوم است که صحنه های به یاد ماندنی زیادی دارد. بازی بنینی به واقع خیره کننده است و بسیار تاثیر گذار. در صحنه هایی از فیلم شما نمیدونی باید بخندی یا گریه کنی. فیلم "زندگی زیباست یه جورایی دو قسمت داره که قسمت اولش یه زندگی ساده و معمولیه و داستان رفتن گوییدو(روبرتو بنینی) یهودی به شهر آرزو(arezzo) و کار در هتل عمویش است.
در اونجا او با یک معلم مدرسه به نام دورا(نیکولتا براسکی) که همسر واقعی بنینی هم هست، آشنا میشه و شیفته او میشه. داستان عاشقی گوییدو اینقدر لطیف و زیباست و صحنه هایی که مثلا غیر منتظره در مقابل هم ظاهر میشن اینقدر دوست داشتنیه که دلتون میخواد بارها تماشایش کنید. مثل صحنه سالن اوپرا و تلاشش برای جلب توجه دورا و سکانس بعد از اون. همینطور سکانس مهمونی و اون اسب سواری وسط مهمونی و بردن به قول خودش "پرنسس" از وسط مهمونی و جلوی چشم نامزدش با اسب...
پسر باهوش و خواستنی اونها به نام جاشوآ هم از جذابیتهای فیلم هست.
عطف فیلم از جایی شروع میشه که گوییدو و پسرش به عنوان دو یهودی به اردوگاه کار اجباریه که دورا هم به درخواست خودش به همراه اونها میره. گوییدو میدونه که په سرنوشتی در انتظار او و پسرشه اما اینقدر زیبا این عاقبت وحشتناک رو کودکانه برای جاشوا ترسیم میکنه که واقعا هر کسی تحت تاثیر قرار میگیره. او به جاشوا میگه که این یک بازیه که به برنده این بازی یک تانک جایزه میدن اونها باید امتیاز جمع کنند.
او اینقدر این نقش رو خوب برای جاشوا بازی میکنه که کاملا برای کودک باور پذیر میشه. این قسمت فیلم صحنه های دردناک و متاثر کننده ای داره. فداکاری های پدر واقعا تحسین برانگیزه و اینکه سرانجام او خودش رو فدای همسر زیبا و پسر دوست داشتنی اش میکنه. و بالاخره با جمع کردن اون امتیازها پسرک تانک رو به عنوان جایزه سوار شد.
دلم میخواد خودتون این فیلم رو ببینید و قضاوت کنید.