کودکانه

وقتی رفته بودم دنبال دختری خانم مربی ای که بعدازظهر ها پیششون میمونه برگه نقاشی شده و نیم رنگ شده ای رو داد به دستم که در منزل رنگ کنه. خانم مهربانی است. گفت که دختری خیلی مرتب و خوب رنگ کرده. این هیچی. نفسکم مرتب و خوب رنگ آمیزی میکنه همیشه مگر اینکه حوصله نداشته باشه. اما بعدش گفت از رنگهای شاد استفاده میکنه و این خیلی خوبه. خوشحال شدم. مدیرشون هم که همون دور و بر بود گفت بله دخترمون دختر شادیه. خانم مربی پرسید ارتباطش با پدرش خوبه؟ که جواب من عالی بود. خدا رو شکر کردم بابت این شادی و این ارتباط خوب. آخه گاهی نگران میشم نکنه گاهی من عصبی میشم دخترکم شاد و خوشحال نباشه. خوبه که شادی امیدم.