کمی گنگ و مبهم شاید پست قبلی رو نوشتم اما دغدغه ای است مداوم برایم. اینکه مدام بخواهم حس خوب به دخترم منتقل بشه و نگران باشم که همه چی درست پیش بره. با همسر جان کلی در این مورد صحبت کردیم و نگرانی های خودمون رو بیان کردیم. نمیشه همه چیز را کنترل کرد. من اشتباه میکنم. میدونم ولی به عمل دراوردنش سخته که بنشینی و ناکامی های فرزندت را ببینی. اما گاهی لازمه که بچه ات شکست هایی رو تجربه کنه تا به قول معروف بدونه که دنیا دست کیه! باید مراقب بود و مدام پایش کرد. مدام... . اما ریسک رو باید انجام بده و باید بکذاریم تا افراد مختلف همسن خودش یا بزرگتر را ببینه تا کم کم عادت کنه که با چه موجوداتی قراره در آینده برخورد کنه.
من فقط باید بگم که باید امیدوار باشیم که هم نسل های دختر ما اشتباه های فرهنگی را باز با خود یدک نکشند. خیلی امیدوارم که کم کم این فقر شدید فرهنگی که خیلی سخت درست میشه یه جوری از یک جایی اصلاح بشه. این یک حرکت چندین ده یا صد ساله است و به همین سادگی نیست. دیدن رفتار و گفتار برخی بچه ها همین حالاش هم آدم رو ناامید می کنه . نمیخوام موج منفی ارسال کنم اما خوب باید یه کاری کرد. باید به بچه شخصیت داد، عشق داد تا یک موجود پر گره رو نفرستیم تو حامعه که هم خودش پر از آسیب باشه و هم به دیگران آسیب برسونه. چقدر دلم میخواست حسابی در این مورد بحث میکردم.
سرویس وبلاگدهی ملت بلاگ برای ساخت وبلاگ رایگان فارسی برای حمایت از زبان شیرین پارسی در پهنای اینترنت پا به عرصه نهاد و امید بتوان گامی هر چند کوچک برای اثر بخشی زبان پارسی در جهانیان انجام داد.