مامان که باشی حال یک نفر دیگه به حالت گره میخورد.خوشحال که باشی خوشحال است و اندوهگین که باشی بی قرار است و بهانه جو. جای اینکه دست و پایت را گم کنی حالت را خوب کن. حالش خوب میشود.
مامان که باشی پر میشوی از حس های عجیب و غریب. نگرانی های جورواجور و مادرانه. میتوانی مدیریتشان کنی. خوشبین تر هم میشود بود. مادری !قابل درک است. اما فرشته های نگهبان را فراموش نکن. خوب است کمی فانتزی فکر کنی.
مامان که باشی گاهی از عشق ، روحت به پروازدر میاید از زیادی عشق. گاهی واژه کم میاوری که حست را توصیف کنی. هیچ گونه قربان صدقه رفتن هم آن اوج را نمایان نمیکند. خوب است... در اوج بمان.
مامان که باشی شاید بارها این جمله را بر زبان جاری کنی که « تا سرحد جنون گاهی عصبیم میکنه.» اما خودت هم خوب میدانی که هیچ کس هم جز او تو را به اوج عشق نبرده است. کوچک است. منطق تو را درک نمیکند. منطق خودش را دارد. یک منطق کودکانه و هوشمندانه زیبا. منطقش را درک کن. کمی کنار او کودکی کن. اینقدر از او بزرگی طلب نکن. نگران نباش دیری نمیپاید که به دنیای بزرگترها وارد میشود و منطقهایت رادرک میکندهرچند ممکن است وقعی نگذارد! وارد دنیای کودکانه اش شو. لذتی دارد....!
مامان که باشی مدام در موردش حرف میزنی. مدام همه خوبی هایش را بزرگتر میکنی . مدام هوش و ذکاوتش را میستایی. یک قسمت جداگانه ای در مغز مامان ها وقتی که مامان میشوند بوجود میاید که همان تعریف و تمجید است. ستودنی است.بی نظیر است. به او افتخارکن.
مامان که باشی....هیییییس.سکوت کن ولذت ببر. ازمادر بودن و کودکی او. در آغوشش بگیر و بی دریغ نوازشش کن. بی جهت ببوسش و بی قید و شرط دوستش بدار این موهبت را.
عااالی توصیف کردی این حس بی نظیررر مادرانه را...
دلنشین و ملموس بود.
واقعا هم بالاترین لذت دنیاست.
ممنون
البته ...
ای جان دلم به این مادر و دختر ناز
مادرانگیت پابرجا، عشقتون عمیق
فدای تو دل آرام نازنینم