کوچولوی دلواپس

هر چه بچه ها از نوزادیشون بیشتر فاصله میگیرند بیشتر با پدر و مادر و دیگران ارتباط برقرار میکنند. نگاه معنی دارشون معنی دارتر میشه و با کلمات خاص خودشون با آدم یه جورایی صحبت میکنند. هم دلتنگ روزهای نوزادیشون میشی و هم خوشحال از این که بیشتر میتونی متوجه خواسته هاشون بشی. دختر ما هم بسیار عاطفی و مهربونه. متوجه همه تغییرات خیلی سریع میشه و واکنش( به اقتضای سن کوچولوش) نشون میده. 




یه روز از این روزهایی که داره هوا گرم میشه مامانی قصه ما که طبع سردی هم داره اتفاقا با مصرف خوراکی های با طبع سرد یه کوچولو بیمار شد و گلاب به روتون... دیگه. چشمهای مامانی ناخوداگاه بسته میشد و بی حس و حال یه گوشه ای برای خودش افتاه بود. الهی من فداش شم. متوجه میشد که یه چیزی شده و من حالم خوب نیست. بی تاب شده بود و نگرانی در چشمهای خوشگلش کاملا پیدا بود. باباش کنارش بود اما مدام میخواست بیاد پیش من. نه بازی میخواست نه هیچ چیز دیگه. و خنده های زورکی من هم آرومش نمیکرد. بالاخره با خوراندن مقادیری چای نبات و خوراکی های گرم طبع و صد البته استراحتی هر چند مختصر مامانی تا حد زیادی روبراه شد و رفت سراغ دختر خودش. اینجا متوجه تغییر مامانی شده بود از سر شوق میخندید. همینه دیگه همینه این همه محبت و عشق از وجودشون فوران میکنه این فرشته های زمینی بی نظیر که ما رو اینگونه شیفته و شیدا میکنند. 

خدایم حسابی مراقب همه شون باش و نذار نگران ما باشند. یعنی مراقب ما هم باش! 

نظرات 4 + ارسال نظر
مژگان امینی دوشنبه 27 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 12:52 ب.ظ http://mozhganamini.persianblog.ir

رها جان مینا هم دل درد ویروسی گرفت ولی خوب شد تابستان است و این جورچیزها!
امیدوارم همیشه سالم باشید.

عجیب چیز بدی است این دل دردها و این سردی کردن ها... مراقب مینای گلم باشید عزیزم
فقط پارسال که خیلی مراقب بودم خوب بودم خانم امینی عزیزم.
ممنون شما هم

mahtab دوشنبه 27 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 04:37 ب.ظ http://mynicechild.niniweblog.com

دخترا همینطورن دیگه!
خوش به حالتون
خدا حفظش کنه

بله پسرا کمی سربهواترند
همه شون با محبت و گلند
ممنون علیرضای گلمون هم سلامت باشه

کیانا دوشنبه 27 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 11:47 ب.ظ http://p4nt4lo0n.blogsky.com

الهیییییییییییییییییییی بگرررررررررررررررررررردمش من

قربون تو عزیزم

مامان سارا شنبه 22 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 05:26 ق.ظ http://saraniroomand.persianblog.ir/

عزیزم برای مامانش ناراحت بوده
خدا را شکر زود خوب شدی

ممنون چاره ای جز زود خوب شدن هم ندارم سارا جان

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد