مادرانگی


سابق بر این هم از لذتهای مادر بودن نوشته بودم اما این بار حس من متفاوت هست. وقتی کودکم در بطن و وجود خودم بود فکر میکردم که متوجه شدم که مادر شدن چیه ولی وقتی به دنیا اومد متوجه شدم اون حس مادر بودنم به مراتب کمتر از این حسیه که الان دارم.

وقتی دیانا رو بغل میکنم یا بهش شیر میدم و وقتی که شبها از خواب شیرینم برای آروم کردن و شیر دادنش میزنم و گهگاهی که گریه و بی قراری میکنه و وقتی نگران حالش میشم و یا وسط انجام دادن کارهام با صدای جیغ قشنگش که نشانه" همین الان از خواب پا شدم" دخترم هست از جا میپرم و به فریادش میرسم متوجه میشم شیرینی مادر بودن چیه.

دیروز سر ناهار که نشسته بودیم همسر برگشت بهم گفت "از وقتی مامان شدی دست پختت هم بهتر تر تر شده. من و مامان خندیدیم و من اضافه کردم و سریعتر هم آشپزی میکنم.

نمیدونم چیه ولی تازه دارم حس میکنم که بعد دیگری از وجودم داره خودنمایی میکنه. بیشتر به سمت زن بودن سرازیر میشم و حس مسئولیت پذیریم هم به مراتب بیشتر میشه. البته ناگفته نمونه که هنوز گاهی حس خستگی و غریبگی رو دارم و هنوز این دنیای جدید رو به طور کامل پذیرا نشدم و گهگداری از کوره در میرم و... اما حس مادر بودنم خوب غلیان میکنه. مامان امروز ازم میپرسید "رها چقدر دوستش داری؟" بدون معطلی گفتم مامان خیلی زیاد... جونمه...
حالا حالاها دارم تا از مادرانگیم بنویسم و حس زیبایی که بهم میده. اما تا همین 27 روزی که دیانا به دنیا اومده دنیای رها بودنم فرق کرده و زیباتر شده و تبدیل به یک عدد مامی فول تایم شده ام
نظرات 9 + ارسال نظر
پونه جمعه 17 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 08:21 ب.ظ http://jojobijor.blogsky.com

اهوم شیرینه این حس

میدونی تو پونه جون آخه مامانی...

دل آرام جمعه 17 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 09:59 ب.ظ http://delaramam.blogsky.com

مادرانگی تون برقرار خانم

فدای شما عزیزم

فرگل جمعه 17 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 10:03 ب.ظ

ایشالله همیشه حس خوب بهتون بده مامان بودن وبرای ما هم بنویسین این حس قشنگتونو.
چه جالب شوهر خواهر منم به خواهرم میگفت وقتی مامان شده دستپختش خوب شده جالبه حتما سری توش هست

حتما فرگل جان من هم از خدا میخوام این حس خوب روز به روز شیرین تر و قوی تر شه فرگل عزیزم
هر چی هست زیر سر اون فینقیلیه

فرگل جمعه 17 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 10:08 ب.ظ

راستی از دیانای نانازی هم عکس بزارین برامون

میذارم پست بعدی همراه عکس دیاناست فرگل جونم

افروز شنبه 18 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 10:51 ق.ظ

سلام مامان رهای فول تایم چه دنیای قشنگی رها تو تنها مادری هستی که توی این شرایط به من حس شیرین مادر شدن میدی

قربونت برم خواهر خوشگل خودم
حس شیرینیه نمیدونم میتونم منتقلش کنم یا نه...

گیتی یکشنبه 19 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 06:37 ب.ظ http://gitiii.blogfa.com

کسی میخواهد برای زندگیش خسته کننده اش انگیزه ای پیدا کند وصدای خنده هاوگریه های کودکی سکوت کش دار وخسته خانه اش را بشکند 10 سال است برای رسیدن به این آرزو تمام راه های ممکن راامتحان کرده و به نتیجه نرسیده حالا دکتر بهش پیشنهاد کرده از طریق اهدا تخمک شاید این آرزو محقق شود و این دوست حاضر است از کسانیکه شرایط لازم را دارند با پرداخت مبلغی کمک بگیرد
کسانیکه مایل به این کار هستند می توانند با تلفن 09360743916تماس بگیرند یا با مراجعه به وبلاگ اینجانب کسب خبر نمایند
دوست عزیز جسارتا از وب شما کمک گرفتم یکی بخاطر روحیه ای بود که در شما سراغ داشتم واینکه وب پر مخاطبی داری بهرحال اگر به این نتیجه رسیدی که جایش در وبلاگ شما نیست وآنرا نمایش ندهید نظرم در مورد شما عوض نمیشود

مشق سکوت- رها سه‌شنبه 21 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 12:57 ق.ظ http://mashghesokoot.blogfa.com/

خوبه که ادم هرچیزی که داره و هرچیزی که هست ازش بیشترین لذت رو ببره
خوبه که این حسها رو داری رها

آره عزیزم حق با توئه
ممنون رها جون
خوبه خیلی خوبه...

مژگان امینی چهارشنبه 22 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 11:04 ب.ظ http://mozhganamini.persianblog.ir

بله بچه دار شدن یک مرحله از تکامل جسم و جان است البته اگر درکش کنیم.

شدیدا موافقم باهاتون

غرولند پنج‌شنبه 23 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 12:15 ب.ظ http://arashaminzadeh.blogfa.com

زنها با مادر شدن کامل می شن . من به این مسئله اعتقاد دارم

کاملا صحیحه خوب

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد