آرام باش عزیز...


خودم هم نمیدونم چه حسی بهم داد وقتی زنگ زدی و باهام اونطوری حرف زدی عزیز دلم...

چطور این همه پاکی و عشق رو این همه محبت رو یکجا تو وجود خوبت با هم جمع کردی نازنینم؟

یک حس گم دارم نسبت به این قضیه. راستش رو بگم نه خوشحالم برات و نه نگرانتم. فقط میدونم که تو اینقدر خودت عاقلی که هیچ کاری رو بی فکر انجام نمیدی. از این بابت خیالم راحته.

فقط امیدوارم اونطور که شایسته ته بگذره گرچه تا حالا به آونچه که شایسته ات باشه اونطور که باید و شاید نرسیدی.


برات آرزوی آرامش میکنم. از ته دلم و از صمیم قلبم. برای تویی که نمونه خوبی از یک زن و یک انسان مهربان بودی برام تو زندگیم.



نظرات 7 + ارسال نظر
ehsan چهارشنبه 10 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 07:34 ب.ظ http://roozbarooz.blogsky.com/

وای خدا چه ارامشی

امیدوارم ...

تلاش پنج‌شنبه 11 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 12:39 ق.ظ

رمز : 1362

خیلی هم ممنون

رها- مشقِ سکوت پنج‌شنبه 11 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 04:33 ب.ظ http://mashghesokoot.blogfa.com/

منم براش بهترین ها رو آرزو میکنم

ممنون رهای عزیزم

پونه پنج‌شنبه 11 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 05:18 ب.ظ http://jojobijor.blogsky.com

پرچانه شنبه 13 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 03:10 ب.ظ http://forold.blogsky.com/

این الان چی بود؟
ینی منظورم اینه که من برداشت کردم یه طور کنایه ست
درست فهمیدم؟

نه عزیزم کنایه نیست واقعیت یه زندگیه یه زندگی پر پیچ و خم که گره خورده به چند تا زندگی پر پیچ و خم دیگه ... یه همچین چیزایی

کاوه دوشنبه 15 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 09:52 ق.ظ http://www.gongekhabdide.blogsky.com

کفشهایم که جفت میشوند
دلم هوای رفتن می کند.

من چه کودکانه دلتنگ توام!

چه کودکانه...
خوب بود

بهنام سه‌شنبه 16 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 10:21 ب.ظ http://harfehesabi.blogsky.com/

منم موافقم!

سلام خاله جان
ایشالله حسابی سرحال و سلامت باشی

خوب دیگه بهنام هم موافقه بچه ها... پس مبارکه
ممنون خاله ای خوبم
ممنون از محبتت بهنام عزیز

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد