قرنطینه رها اون هم از نوع دون دونیش!

بعد از یه غیبت چند روزه بالاخره اومدم. 

چه بگویم که بالاخره این شتر واریسلایی محترم بعد از سی و دو سال بالاخره ما رو لایق و شایسته میزبانی دونست و جلو پلاس دون دونی اش رو روی ما گشود و یه چند روزی چمبره زد در خونه ما و ما رو قرنطینه نمود. آره دیگه همون ویروس محترمی که وقتی مدرسه میرفتیم دوستانمون رو گرفتار میکرد و ما رو وادار به دوری از اونها مینمود و خونه نشینشون میکرد.

اون روزها به خیال خودمون جون سالم به در بردیم. اما خوب بالاخره باید یه روز دم به تله جناب واریسلا میسپردیم که سپردیم. پنجشنبه صبح با دیدنیه ضایعه کوچک کنار شکم و روی شونه ام اصلا فکر نمیکردم که خودش باشه. فقط یکی دو روز بود که علایم همیشگی و شایع سرماخوردگی رو داشتم مثل بدن درد و کوفتگی و بی حالی و کمی هم تب البته. از سر کار که برگشتم دیدم ضایعات خوشگل همچنان پابرجا همون جا نشستند و کمی هم درشت تر جلوه میکنند. یه نگاه دقیق کردم. وه! وزیکول های آبدار و شفاف خود لامصبشه! مامان!... نه! اما همون بود و اصلا یه دونه هم اضافه نمیشد. نه صورتم، نه گردن و نه تنه... نمیدونم جمعه باید خیالم رو راحت میکردم. چون شوخی بردار نبود. رفتیم یه پزشک عمومی سر صبح پیدا کردیم و ایشون هم با توجه به علایم من یکم شک داشت. اما این وزیکول ها لامصبها اینقدر تیپیک بودند که همه مون رو قانع کردند که خود خود واریسلاست و نه چیز دیگه. آسیکلوویر رو شروع کردیم و تب و لرز و ... تا شب تقریبا هر چی تو چنته داشت ریخت بیرون و ما تبدیل به یه بانوی دون دونی مطلق گردیدیم. حتی داخل صورتم هم صورتی صورتی نمایان شد. چاره ای نیست. باید بپذیرمشون. حتی شنبه هم جاهای خالی پر شدند و  دیگه فکر کنم تمام هنر خودش رو در آراستن بدنم به کار برد. خوب آخه همینطوری ساده هم زیاد قشنگ نبود کمی طرح و نقش لازم بود شاید و شاید کمی هم استراحت در منزل. اتفاقا اولین مسئله بعد از اینکه شک کردم به آبله مرغان بودن ضایعات پوستیم همین یه هفته استراحت کردنش بود که به یمن تعطیلات بیشتر هم شد.

و اینگونه بود که رها جونی ما دچار آبله مرغان گردید و در منزل به استراحت پرداخت. امیدوارم کسی رو تو اون دو روز قبل از بروز وزیکول های پوستی ام مبتلا نکرده باشم. حالا این وسط همسر به من میگه از بس که تو با این بچه ها ور میری. نگران شده بود نمیدونست چی میگه. جالب ترین قسمت ماجرا هم کارفرمای محترمم جناب دکتر ش. بود که وقتی جمعه بهش زنگ زدم اطلاع دادم که تا یه هفته نمیتونم بیام و به فکر جانشین باشید فکر کرد من دارم کلک میزنم و میخوام که جایی برم و بهونه میکنم. باز هم میپرسه که شما قراره سرپرست جایی  باشید و شخصا  جایی رو اداره کنید؟ و ... چرت و پرت خلاصه. روانیم کردند این زن و شوهر. میگم باور کن رو بدن من داره پر از ضایعه میشه... درد دارم... تب دارم. روانی!  متوجهی؟ این هم حکایت ماست.

امروز از همه روزهای گذشته خدا رو شکر بهترم. دو روز گذشته خارش این ضایعات داشت روانیم میکرد. اما تونستم به خودم غلبه کنم و با شستن (حداقل روزی دو بار) و خوردن به قول قدیمی ها خوراکی های طبع خنک و داروهام خیلی بهترم. حالا یه مدت هم طول میشه تا همینطور که ناخونده اومدند این ضایعات کم کم جمع کنند و بروند.





نظرات 21 + ارسال نظر
هاله بانو دوشنبه 23 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 12:41 ب.ظ http://halehsadeghi.persianblog.ir/

اوووووووول من رو داشته باش
تابرم ببینم چه خبره

خبر دون دونی رهاست

comix دوشنبه 23 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 12:47 ب.ظ http://reminders.blogsky.com/

سلام :)
کامنت های پست قبل رو چک کردم خواستم بگم که خدا رو شکر که بهتری ولی اومدم اینو خوندم ...
خب ایشاا... که هر روز بهتر بشی
آب زیاد بخور خیلی زیاد. به خاطر جناب آسیکلویر و اثرش روی کلیه ها میگم
مواظب خودت بــــاش

حواسم هست
ممنون از یاداوریت
هستم
البته 72 ساعت خوردئش تموم شد. خودم قطعش کردم از امروز صبح

علیرضا دوشنبه 23 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 01:19 ب.ظ http://yek2se.blogsky.com/

سرخک گرفتی ؟؟
اینم شتری که در خونه ی تقریبا همه میخوابه !!!
تولدتم پیش پیش مبارک !!

ای خدا من میگم آبله مرغون میگه سرخک...

همه سرخک میگیرند آخه؟ خدایم صبرم بده...

ممنون خیلی لطف داری

رها بانو دوشنبه 23 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 01:41 ب.ظ http://rahabanoo.blogsky.com/

سلاااااااااااااااااااااام رهایی
آخی ...
الهی بمیرم ...
آبله مرغون گرفتی ؟
من وقتی کلاس اول دبستان بودم گرفتم !
فدات شم خوشحالم که حالت بهتره الان ...
دوستت دارم
تولدتم پیشاپیش یه عاااااااااااااااااالمه مباااااااااااااااارک ...

خدا نکنه قربونت برم. چیزی نیست که. خیلی بهترم

خوب خوبه راحت شدی دیگه. من هم دیگه راحت شدم منتها یکم دیرتر

ممنونم عزیز دلم همیشه به من لطف و محبت داری تو رها جانم .

ممونم خیلی زیاد عزیزم

پونه دوشنبه 23 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 01:45 ب.ظ http://jojo-bijor.mihanblog.com

نازیییییییییی رها جونم
الهی زود زود خوب شی

عزیزم 25 تولدت مبارک الهی صد ساله شی و زندگیت پر از عشق باشه

ممنون پونه جانم
ممنون بهترم
ممنون از لطفت عزیزم
الهی که برقرار باشی شما

وروجک دوشنبه 23 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 02:27 ب.ظ http://jighestan.blogfa.com

تولد عید شما پیشاپییییییش مبارک عسیسم

ممنون نازنین وروجک جیغ جیغوی خودم. لطف کردی اومدی عزیزم

وانیا دوشنبه 23 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 03:03 ب.ظ http://BFHVANIYA.BLOGSKY.COM

تولدتتتتتتتتتتتتتتتتتتت مباااااااااااااااااااااااااارک
وای رها قربونت برم چقدر دیر اومدم تولدت مبارک شاد باشی همیشهعکسه چه باحاله

ممنونم عزیزم خیلی لطف داری
نه عزیز دلم دیر نیست نازنین همیشه به موقع میای. ممنون از لطفت

ارش پیرزاده دوشنبه 23 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 03:04 ب.ظ http://www.arashpirzadeh.persianblog.ir/

امیدوارم زودتر خوبشی تولد مبارک

ممنون از لطف شما
ممنونم خیلی زیاد

دخترشرقی دوشنبه 23 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 04:31 ب.ظ

سلام رها جونم
امیدوارم حالت خوب بشه. من هم ۹ سالم بود که آبله مرغون گرفتم.
چندان یادم نیست .
ولی مواظب خودت باش و به خودت برس که جاشون نمونه. مرتب هم با بتادین شستشو بده و کرم بزن تا جاشون نمونه.
خیلی عزیزی.
تولدت رو هم به وقتش میام و تبریک میگم خانومی.

به روی ماهت عزیز دلم

بهترم عزیز ممنون . خوبه که خیلی از بچه ها گرفتند
ممنونم از راهنمایی خوبت . حتما
تو هم عزیز و دوست داشتنی

ممنونم همیشه لطف داری عزیزم

شازده کوچولو دوشنبه 23 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 04:33 ب.ظ http://www.shazdehkocholo.blogfa.com

عززززیزم
خدا بد نده؟
دعا می کنم هرچه زودتر این مهمونای ناخونده بد از رها جون ما دور شن.
در ضمن
توللللللدتون مباارک خانوم
با هواااااااااااااااااااااارتا آرزوی خوشگل

ممنونم بهترم خدا رو شکر

ممنونم

متشکرم خیلی لطف دارید شما
و یه دنیا تشکر از آرزوهای خوشگل

دختری از یک شهر دور دوشنبه 23 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 06:36 ب.ظ http://denizlove.blogsky.com/

به به به به آبله مرغان گرفتی پس رها جونم!!!
من خیلی زودتر گرفته بودم یعنی پنجم ابتدایی!!!
دیر کردیا رها!!!
مصیبته برا من زیاد وخیم نبود اصلا صورتم جوش نزده بود!!!
مواظب خودت باش باشه؟؟؟
راستی اومدم تولدت رو پیشاپیش تبریک بگم آخه موقع امتحاناس منم که هوش و حواس درست حسابی ندارم یادم میره عذاب وجدان میگیرم!!!
تولدت مبارک رهای نازم امیدوارم همیشه کنارمون باشی خیلی خیلی دوست دارم!!!!!!!!!!!!!!!!!!

به به دنیز گلی خودم چطوری خانوم ؟

اون موقع ها خیلی ها گرفتند اما من پوستم کلفت بود ظاهرا الان فیلم یاد هندوستان کرد و ...
من هم اوضاع صورتم قابل تحمل تره دنیز خدا رحم نمود به حال صورتم.

این صداقتت منو کشت دنیز. دیدید دخترم چقد صادقه. فدای تو عزیزم ممنون از لطفت

من هم امیدوارم کنار این دوستان خوب بمونم و گوشه کوچکی از اونها باشم
من هم دوست دارم عاشقتم ...

امیرحسین... سه‌شنبه 24 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 01:06 ق.ظ http://afrand.blogfa.com

سلام
من تا حالا آبله مرغان نگرفتم و نمی دونم چه جوریاست
چه بد موقعی هم گرفتی. امیدوارم هر چه زودتر خوب شی
پیشاپیش تولدت مبارک

سلام به شما

سلامت باشید همیشه گفتم که یه شتره که...

ممنونم. بهترم

ممنون از لطف شما

مژگان امینی سه‌شنبه 24 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 01:29 ق.ظ http://mozhganamini.persianblog.ir

سلام حتماْ تا حالا بهتر شدی.
من نمی دانم چرا مینا از سپهر آبله مرغان نگرفت می خواهم واکسنش را برایش بزنم.
آمدم تولدت را تبریک بگویم.

ممنون خانم امینی عزیزم بهترم خیلی
ایمیونیتیش خوب بوده اون موقع
امیدوارم همیشه هر دو تا دست گلمون سلامت باشند

خوش اومدید قدم رنجه کردید متشکرم

پرند سه‌شنبه 24 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 03:08 ق.ظ http://ghalamesabz1.blogsky.com

ممنونم از محبتت دوست عزیز
من هم زادروزت رو پیشاپیش تبریک می‌گم
احسنت به این حسن سلیقه که چه روزی رو برای پا گذاشتن به این دنیا انتخاب کردی... 25 خرداد... یادواره‌ی اوج شکوه و زیبایی...

خواهش میکنم
متشکرم. موفق باشی و پاینده
ممنون خودم هم دوست دارم روز تولدم رو.
سبز باشید

گندم سه‌شنبه 24 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 12:19 ب.ظ http://gandomak.blogsky.com/

سلام
تولدت پیشاپیش هزاران بار مبارک
امیدوارم بهترین روز تولدو تا الان داشته باشی

ممنون گندم جان
تشکر از لطفت حتما با وجود دوستان خوبم حتما

م . ح . م . د سه‌شنبه 24 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 01:33 ب.ظ http://www.baghema.blogsky.com/

سلام

پیشاپیش تولدتون مبارک ...

شام نمیدین ؟!

سلام به شما

متشکرم

شام هم میدیم چرا نه؟ شام...کیک...

بی نام سه‌شنبه 24 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 06:07 ب.ظ

سلام
روز گل نزدیکه بدنتون واکنش نشون داده غنچه درآوردین
حالا که بهترین انشاله ؟
اومدم بگم روزتون پیشاپیش مبارک
با آرزوی سلامتیو به روزیو موفقیتو پیشرفت روز افزونو سلامتیو همه آرزوهای خوب

ممنون که یادت بود preppie درست شناختمت دیگه؟
یهو میای و میری بی خبر...


بهترم خیلی هم

ممنونم
شما هم موفق باشی هر جا که هستی
خیلی زیاد

هاله بانو سه‌شنبه 24 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 09:36 ب.ظ http://halehsadeghi.persianblog.ir/

تولدت مبارک خواهر بزرگه
دوست دارم

فدای خواهر کوچیکه خوشگلم بشم من
ممنونم

comix چهارشنبه 25 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 11:11 ق.ظ http://reminders.blogsky.com/

خب تو هم پروفشنالی در این پستت بود ! تو بگو اول ؟!!

اول من پرسیدم با من هم بحث نکن
کجاش پروفشنالی بود.؟ بود هم خوب بود شما جواب منو بده

comix چهارشنبه 25 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 11:15 ق.ظ http://reminders.blogsky.com/

بعدش من یواشکی بهت می گم! نمیخوام کسی بدونه!! :دی
کلا چرا بلاگ اسکای پیام خصوصی نداره؟! از اون تماس با من ش هم خوشم نمیاد!

خوب بگو عزیز
همون تماس با من خوبه بهونه رو بذار کنار
منتظرم تا بشنوم

وحید زایری سه‌شنبه 31 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 11:39 ق.ظ http://goldoost1772.persianblog.ir/

سلام
امیدوارم زودتر خوب بشی . عجب عکس وحشتناکی گذاشتی . من تا دیدمش مورمورم شد !
با یک مطلب در مورد شهید چمران به روزم .

الان دیگه خوب شدم
میام بهتون سر میزنم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد