امان...

فریاد و فغان و داد. التهاب این سینوس ها تمومی نداره.

قدیم ها وقتی بچه بودم التهاب و عفونت مختص دستگاه تنفس تحتانی ام بود. پنومونی رو اغلب تجربه میکردم. چقدر هم تجربه سختی بود. مجبور بودم مدام از انتی بیوتیک های تزریقی (علیرقم میل باطنی ام) استفاده کنم. اون موقع هم که پنی سیلین یکه تازی میکرد.


 


                                  


بعدها ایمیونیتی بدنم بهتر شد و دیگه هر سال پنومونی سروقتم نمیومد. فقط گاهی سرماخوردگی و التهاب گلو و نهایتا عفونی شدنش که زیاد اذیتم نمیکرد. سالهایی هم که در دانشکده بودم که این مسئله خیلی کمتر پیش میومد. انگار ساختار بدنم با شرایط خوب هماهنگ شده بود و میدونست از مراقبت های ویژه مامان جان و دکتر کوشکی (فقید) عزیزم خبری نیست.

دو سه سالی است که سینوس های عزیزم دارند اظهار وجود میکنند و بد جوری اذیتم میکنند. اما دیگه نمیخوام بهشون اجازه عرض اندام بدم. میدونم که یه مدتیه زیاد به خودم نرسیدم. صبحانه های مقوی، میوه های فراوان و به موقع غذا خوردن مدتیه که انجام نمیشه. اما دیگه نباید بذارم تکرار بشه. چون دیگه حوصله دردهای شدید در ناحیه سینوس ها و سردرد رو ندارم.

دیروز ششمین روز از دوره سرماخوردگیم بود که طبق معمول با التهاب گلو شروع شد. کمی هم تب. بعد گرفتگی صدای محترم هم از همون موقع آغاز شد. با وجود تمام اقدامات درمانی و گوش کردن به حرف همسر و مامان جونم که هفته پیش منزل ما تشریف داشتند و عین بچگی هام اینو بخور اینو نخور همچنان ادامه داشت و گرم پوشیدن هام باز هم دیروز بی حس و حالی و تب و سر دردم عود کرد بطوری که کل بعدازظهر و شب رو در جوار شومینه درازکش تشریف داشتم. همسر جان هم از هیچ اقدامی کوتاهی نمیکردند از جوشونده و چایی داغ بگیر تا کیسه آبگرم. که این کیسه آبگرم چقدر جواب داد.  گرم نگه داشتن سینوس ها خیلی خوب جواب میده. چون سردرد امانم رو بریده بود. ابتدا همسر یه حوله کوچک رو مدام گرم میکرد و مینداخت روی پیشونی و بینیم که بعلت نیاز به گرم شدن های مکرر گفتم که کیسه آبگرم کوچیکه رو برام پر آب کنه. ایشون هم که در این امر حرفه ای تا خرتناق این کیسه آبگرم ها رو پر از آب میکنه و مثل یه توپ گنده میشه. امان از زمانی که بخوای این کیسه ها رو بذاری زیر کمرت...مثل بوم غلتون میمونه. به هر حال این گرما و کنار آتیش تا صبح خوابیدن خیلی بهترم کرد. البته از سودوافدرین و ازیترومایسین هم نباید گذشت که در موارد احتقان خیلی این سودوافدرین بسیار موثره. البته در حال حاضر فقط به صورت خالص صرف، فقط فرم شربتش موجود میباشد.


گفتم بد نیست یکم در مورد این بیماری اینجا بنویسم تا با دید بازتر باهاش برخورد کنیم و بی جهت نگران نشیم.

یکی دیگر از اقدامات درمانی خیلی موثر اما نه چندان خوشایند شستشوی اساسی سینوس هاست. اون هم با میزان فراوان.

بهترین روش برای شستشوی بینی و سینوس ها بر خلاف تصور برخی این نیست که سر به عقب خم بشه و قطره یا سرم داخل حفره بینی چکونده یا ریخته شه. یه روش شستشوی خیلی موثر اینه که سر رو کامل به سمت پایین خم کرد و با فشار محلول رو وارد حفره بینی کرد به صورتی که از حفره سمت دیگه یا حلق بریزه بیرون. این روش کامل مسیر رو شستشو میده. تازگیها یه مدل ست های شستشو دهنده ای اومده که حاوی بسته هایی حاوی سدیم کلراید و سدیم بی کربناته و تو آب جوشیده حل میشه و داخل یه بطری پلاستیکی ریخته میشه و با فشار وارد بینی میشه. از بخور هم میشه استفاده کرد که مسیر تنفسی رو مرطوب و به قولی راه نفس رو باز میکنه.

استراحت و گرم نگه داشتن هم که بهش اشاره کردم.

سودوافدرین هم که گفتم که یه ترکیب ضد احتقانه(پر خونی) و خیلی موثره. اما بیشتر از یک هفته نباید استفاده بشه.

استامینوفن هم که یار درد و تب همیشگی خودمه رو هم در کاهش درد و تب بهمون کمک میکنه.

تا اینجاش رو خودتون هم میتونستید انجام بدید. اما اگه سینوس هاتون به عفونت های باکتریال دچار باشند رو دیگه پزشک محترم تعیین میکنه که چه آنتی بیوتیکی مصرف کنید. خود من که رفتم روی آزیترومایسین.






نظرات 7 + ارسال نظر
دخترشرقی شنبه 27 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 04:20 ب.ظ http://delneveshthayeman.blogsky.com/

سلام خانومی.
ایشالله که هر چه زودتر خوب خوب شی.
ناراحت شدم که مریض بودی.
خودتو خوب تقویت کن و به خودت برس عزیز.

مرسی عزیزم
بهترم
حتما
لطف داری تو

هاله بانو یکشنبه 28 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 10:30 ق.ظ http://halehsadeghi.persianblog.ir/

سلاممممممممممممممم

به روی ماهت عزیزم خوبی تو؟

رها یکشنبه 28 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 11:49 ق.ظ

عزیزم

رها جونیم نبینم مریض باشی اصن این سینوسها خرن که رها جونیم رو اینهمه سال اذیت کردن خرن گاو منن

الهی فداتون بشم من
بگو رها جون فحششون بده من دلم خنک شه
جمعه گریه مو دراوردند باور کن از دستشون ذله شدم

رها یکشنبه 28 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 11:51 ق.ظ

رهای عزیزم ممنون که بهم لطف داشتی عزیزم از شنیدن صدای ملیح و شیرینت خیلی خیلی خوشحال شدم قربونت برم

می گم رها اگه تو این بازی هاله شرکت کنی من مطمئنم که حتما مقام میاری با اون صدای نازت

فدات بشم کمترین کاری بود که میتونستم انجام بدم و دادم
من شرکت کردم رها جونم
یک نفر هم بهم رای داده نه بیشتر
این نظر لطفته عزیز دلم . وگرنه اینطورام نیست
منظورت از بازی هاله بازی کیامهره؟

رها یکشنبه 28 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 11:53 ق.ظ

راستی رها همسر منم مثله تو دائما با سینوساش درگیره خیلی سخته من می فهمم چی می گی ولی همونطوری که می دونی مهمترین چیز همون شستشوشه سعی کن با یک سرم نمکی دائما شستشو بدی سینوسهاتو عزیزم اینجوری

پس میام بهت میگم این ست شستشوی جدیده رو بهت معرفی میکنم رها جونم خیلی خوبه
اومدم
امان از این سینوس ها

زیتون (تغذیه اعصاب وروان شناسی) یکشنبه 28 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 07:23 ب.ظ http://zatun1.blogsky.com

اگرادارتان مثل اب بی رنگ است طبعتان بلغمی است غذاهای گرم وخشک استفاده کن نیازبه دارونداردروزی دوسه لقمه عسل موم دارهم استفاده کن
انشاالله
اگرپوستت چرب است واضافه وزن هم داری صددرصدبلغمی هستی

متشکرم جناب زیتون
بلغمی نیستم

مژگان امینی یکشنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 09:09 ب.ظ http://mozhganamini.persianblog.ir

من که هیچ وقت نتوانستم شستشوی بینی را انجام بدهم.
یک کلمه ی همدانی توی طالعت می بینم.؛خرتناق؛
یک ضرب المثل هم از طرف من که بتامتازون به دادم رسید و توانستم دوباره نفس بکشم ولی استراحتی در کار نبود:
نازکش داری ناز کن نداری دس و پات دراز کن.همدانی بخوان.

خو همدانیه دیه
الهی..حالا بهترید؟ تزریقی منظورتونه یا قطره اش؟اما شستشو خانوم امینی جان معجزه میکنه.
نشنیده بودم.
پدر شوهرم یه شعرای محلی ای میخونه که خیلی بامزه اند. با لهجه میخونه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد